در استخر یا اسنوکر، بازیکن سعی می کند یک توپ شی را به یک نقطه مشخص بفرستد. در بیلیارد، بازیکن سعی میکند توپ را به یک نقطه مشخص ارسال کند. در حالی که در استخر کیو توپ کنترل ثانویه یا "اختیاری" است، در بیلیارد اجباری است. این تمرکز روی کیو بال، نحوه بازی را تغییر می دهد، جایی که توپ شی باید ضربه بخورد با جایی که توپ شیء می رود تعیین نمی شود، بلکه با جایی که توپ نشانه می رود تعیین می شود. این تفاوت بزرگتر از آن چیزی است که ممکن است به نظر برسد. مجموعه 5 ویدیویی با همکار باب جویت که تمام مهارتها، دانش و استراتژیهایی را که برای برتری در 9-بال و 10-بال نیاز دارید، پوشش میدهد.
بیلیارد انگلیسی نیز، اما کمتر، به عنوان "بازی انگلیسی"، "بازی همه جانبه" و "بازی رایج" شناخته شده است. این نقاط پرش دقیقاً با مناطقی مطابقت داشت که عمدتاً افراد تازه کار و متخصص را در نقشه های تثبیت آماری متمایز می کردند. در این نقشه ها، خطوط ضخیم، مناطقی را که در داخل آنها ماندگاری نگاه برای تازه کارها بیشتر از متخصصان یا برای متخصصان نسبت به تازه کارها طولانی تر بود، برجسته می کند. مخصوصاً در مورد شوت از راه دور است که طبق سیستم متریک استفاده شده توسط بازیکنان حرفهای بیلیارد، نقاط پرش روی بالشتک اول و سوم، اما نه بالشتک دوم، برای نظارت بر مسیر ضربه مهم هستند. نقاط پرش بالشتک اول و سوم دقیقاً نقاطی بود که در مقایسه با افراد تازه کار بیشتر نظر کارشناسان را به خود جلب می کرد. شکل 8 جنبه دیگری از رفتار بینایی حرکتی متخصصان را نشان می دهد، یعنی اینکه آنها به طور مداوم به بازیکن نگاه می کردند، گویی می توان با مشاهده وضعیت و/یا حرکات بازیکن اطلاعات مهمی در مورد ضربه به دست آورد.
اغلب اوقات، بازیکنان ماهر ترجیح میدهند که توپها را در نزدیکی جیب خود قرار دهند، بهجای اینکه سعی کنند توپها را به جیب بزنند. این به آنها اجازه می دهد تا با وادار کردن حریف خود به دفاع به جای ضربه زدن با درصد کم که می تواند منجر به از دست دادن بازی شود، بازی را کنترل کنند. این عکس های با درصد کم توسط علاقه مندان به یک جیب به عنوان "پرنده" شناخته می شوند. وظیفه شرکت کنندگان شامل این بود که در اسرع وقت بگویند که آیا توپ می توانست اسکیت مرکزی را پایین بیاورد یا نه. نکته مهم این است که برای جلوگیری از اینکه ناظران به سادگی منتظر بمانند تا توپ به اسکیت نزدیک شود، که فقط به یک استراتژی اکتشاف بصری پیش پا افتاده نیاز دارد، این کار به عنوان یک کار پیش بینی ساخته شد. بنابراین، همانطور که در بالا توضیح داده شد، مسیر توپ قبل از رسیدن به اسکیت مسدود شد، به طوری که بخش نهایی مسیر همیشه نامرئی باقی می ماند.
این نوع آموزش ذهنی که به عنوان تصویرسازی حرکتی شناخته میشود، شامل تمرین ذهنی اجرای یک تمرین، گام به گام یا سراسری است و تصور میشود که شامل فعالسازی مخفیانه قابل توجهی از سیستم حرکتی است. شکلی از تصویرسازی بصری-فضایی پویا با هدف شبیه سازی مسیر توپ. اگر بازی بیلیارد تماماً در مورد فیزیک باشد، از نظر تئوری یک فیزیکدان بهترین بازیکن استخر خواهد بود.
وجود انسداد به ما این امکان را میدهد تا استراتژیهای احتمالی تصاویر حرکتی/برونیابی را نیز ارزیابی کنیم. آنچه اکثر مردم فکر می کنند این است که اگر بتوانند روی یک میز بزرگتر شوت بزنند، وقتی روی میز 7 اینچی بازی می کنند می توانند ضربات بیشتری بزنند. اگر بتوانید یک لانگ شات روی یک میز بزرگتر بگیرید، منطقی است که می توانید همان عکس را راحت تر و بیشتر اوقات روی یک میز کوچکتر انجام دهید. من شوتسازان بزرگ زیادی را میشناسم که واقعاً بازیکنان حرفهای نبودند. مطمئناً، آنها چشم خوبی دارند و میتوانند ضربات سخت زیادی بزنند، اما باید شوتزنان خوبی باشند، زیرا درک خوبی از نحوه کنترل کیو بال ندارند و همچنان شوتهای سخت را برای خود ترک میکنند.
انواع بازی
با توپهای زیاد، راههای مختلفی برای گلزنی وجود داشت و میتوان با یک ضربه تا 13 پینت به دست آورد. American Four-Ball دو فرزند تولید کرد که هر دو از نظر محبوبیت در دهه 1870 از آن پیشی گرفتند. یکی، کاروم های ساده ای که با سه توپ روی میز بدون جیب بازی می شود، چیزی است که به "راه آهن مستقیم" معروف است، که پیشرو همه بازی های کاروم است. بازی محبوب دیگر American Fifteen-Ball Pool بود که سلف بیلیارد جیبی مدرن بود. در ورزش، به خوبی شناخته شده است که می توان از تصویرسازی ذهنی برای اصلاح آمادگی حرکتی یک ورزشکار استفاده کرد.
نکات
این جایی است که توپ بیلیارد به سمت ریل ضربه می زند تا از یک بالشتک به عنوان بخشی از شوت - احتمالاً حتی سه، چهار یا پنج ریل و به جیب بازگردد. در این مطالعه، ما رفتار چشمی متخصصان و تازهکاران را در حالی که ضربههای بیلیارد کنترلشده را مشاهده میکردند، با وظیفه پیشبینی اینکه آیا توپ به اسکیت مرکزی برخورد کرده است یا خیر، مقایسه کردیم. قانون 50 در کارشناسان همچنین، ما در کار پیشبینی بصری خود شواهدی برای پدیده چشم آرام پیدا نکردیم. بیلیارد با سه توپ روی میز 5 در 10 اینچی که جیب ندارد بازی می شود. این بازی اساساً در همه جا پخش می شود به جز در ایالات متحده و بریتانیا که در آن مردم استخر یا اسنوکر بازی می کنند. بیلیارد در اروپا، آمریکای جنوبی، آسیا، آفریقای شمالی بازی می شود.
دادههای ردیابی چشم با فرضیههای اولیه مطابقت کامل داشتند و گذر از دانش ساده نوآموزان را که با شبیهسازی مسیر توپ در تصویر جمعآوری شده بود، به دانش مفهومی متخصصان، که برونیابی و اکتشاف مسیر چشمی را جایگزین کردند، مستند کردند.
لطفاً جهت دسترسی به لیست بهترین فروشگاه لوازم بیلیارد کلیک کنید
بنابراین، مطالعه ما یک مثال واضح از این است که چگونه حرکات چشم می تواند به برجسته کردن ارتقاء از تصور به دانستن در حل مسئله بصری پویا کمک کند. با توجه به اینکه بسیاری از مطالعات با هدف بررسی ماهیت دانش بشری بر گزارشهای ذهنی و شفاهی، اغلب به شکل دستورالعملهایی با صدای بلند متکی هستند، دادههای ما تأیید میکنند که حرکات چشم ابزار ارزشمندی برای کشف شناخت بصری-فضایی است. این امر به ویژه زمانی مهم است که کلامی هنوز توسعه نیافته است (تگلاس و همکاران، 2011) یا زمانی که زمان برای اجازه دادن به کلامی آنلاین قابل اعتماد جریان فکر بسیار کوتاه است (تاننهاس، اسپیوی-نولتون، ابرهارد،.
در یک میز 9 اینچی، غیرعادی نیست که توپ کیو برای تنظیم ضربه بعدی شما 5 تا 6 فوت طی کند. به آرامی به توپ ضربه بزنید و یک ضربه بلند (و از دست دادن) از خود به جای می گذارید. خیلی محکم به توپ ضربه بزنید و از کنار توپ بعدی خود بغلتانید و بارها هیچ شوتی نخواهید داشت. شما از این ضربات "کنترل توپ نشانه" بیشتر برای بازی روی یک میز کوچکتر استفاده می کنید، زیرا معمولاً نمی توانید اجازه دهید توپ نشانه ای به سراسر جهان بچرخد زیرا به توپ های دیگر برخورد خواهید کرد. این بازیکن را مجبور میکند تا با اجازه دادن به کیوبال تا حد امکان کمتر به بازی نزدیک شود.
اولین بازی چرخشی، که در ابتدا با نام 61 شناخته می شد، به عنوان گونه ای از استخر پانزده توپ در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد. نام «چرخش» از نحوه قرارگیری توپها در اطراف میز در شیکاگو گرفته شده است. 61 تغییرات زیادی برای خود ایجاد کرده است مانند چرخش آمریکایی، هفت توپ، نه توپ، ده توپ و استخر کلی. از این میان، نه توپ محبوب ترین و غالب ترین بازی حرفه ای است که ده توپ بزرگترین رقیب آن است.
و بنابراین، خارج از صنعت ورزش نشانه، که مدتهاست از اصطلاح رسمی تر بیلیارد جیبی استفاده می کند، نام رایج این ورزش استخر باقی مانده است. تعریف OxfordDictionaries.com دیگر حتی معنای منسوخ موجود در نسخه چاپی را ارائه نمی کند و فقط به بازی معمولی "استفاده از دو مجموعه از هفت توپ رنگی و شماره دار ... با یک توپ سیاه و یک توپ نشانه سفید" در یک بازی اشاره دارد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از سایت ایران بی سی اس بازدید نمایید
درصد پاسخهای صحیح ناظران خبره با توجه به رتبهبندی کارشناسانی که جذب کردیم، آنطور که انتظار میرفت بالا نبود. بهویژه شگفتانگیز بود که دقت کمی در شلیک آسانتر (یعنی ضربه کوتاه) به نمایش گذاشته شد. یک تفسیر این است که اگرچه محرک ها شوت های واقعی را نشان می دادند، بازیکنان حرفه ای بیلیارد چندان با کار پیش بینی اجباری آشنا نبودند (اریکسون البته سرعت کیو بال بخشی از کنترل کیو بال است، اما وقتی از سرعت صحبت می کنم، منظورم مسافت واقعی است که کیو بال برای تنظیم ضربه بعدی شما باید طی کند.
بازی غالب بیلیارد آمریکایی تا دهه 1870 بیلیارد چهار توپ آمریکایی بود که معمولاً روی یک میز بزرگ (11 یا 12 فوتی) چهار جیبی با چهار توپ - دو توپ سفید و دو توپ قرمز - بازی می شد. امتیازها با زدن توپها، خراشیدن کیوبال یا ساختن کاروم روی دو یا سه توپ بهدست میآمدند. "کاروم" عمل ضربه زدن به دو توپ شی با توپ نشانه در یک ضربه است.